مقدمه ایی بر بیماری اوتيسم ( در خود ماندگی )– قسمت سوم–
  • » خودشناسی » مقدمه ایی بر بیماری اوتيسم ( در خود ماندگی )– قسمت سوم–
  • کشف، معاينه و تشخيص زود هنگام  بیماری اوتيسم در مرحله نخست قرار دارند. مرحله بعد ارائه اطلاعات دقيق برای والدين و ديگر افراد مربوطه و آموزش آنان در اسرع وقت می باشد. اين موارد به همراه انجام اقدامات پيشتيبانی سريع که درست برنامه ريزی و برای هر فرد به طور خاص طراحی شده اند، مبانی

    طولانی مدت برای ايجاد امکان کمک به رشد کودک می باشند. يک مهدکودک و آموزش های متعاقب آن در مدرسه که به طور خاص طراحی شده اند، پيش نيازهای مهمی برای کودک می باشند؛همين طور فعاليتهای روزانه و محيط متناسب در خانه به همين اندازه برای افراد بزرگسال اهميتدارند. نوجوانان و افراد بزرگسال ممکن است برای توسعه بيشتر مهارتهايی که هدف آنها افزايش استقلال و مشارکت است، نياز به دسترسی مداوم به اقدامات آموزشی داشته باشند، حتی در صورتیکه اين اقدامات در دوران اوليه انجام شده باشند. افراد دارای عملکرد بالا ممکن است به کمک های متفاوتی جهت ساماندهی تحصيلات خود و دسترسی به انواع مختلف فعاليتهای مناسب روزانه نياز داشته باشند.

    اغلب افراد مبتلا به اوتيسم در بزرگسالی و برای بقيه عمر خود نيازمند کمک و پشتيبانی گسترده میباشند. با اين وجود، برخی افراد ممکن است نسبتاً مستقل شوند.

    طيف بیماری اوتيسم چه چيزهايی را شامل می شود؟

    طيف اوتيسم يک اصطلاح جمعی برای بسياری از تشخيصه ايی است که دارای علائم مشابه می باشند.

    سندروم اوتيستيک:

    يک سندروم کامل در طيف بیماری اوتيسم می باشد که اغلب به صورت مختصرگفته می شود. اغلب افراد مبتلا به بیماری اوتيسم دارای اختلالات رشد نيز هستند. با اين وجود حتی « اوتيسم »

    افراد دارای رشد طبيعی نيز ممکن است مبتلا به بیماری اوتيسم باشند. به اين حالت اغلب اوتيسم با عملکرد بالا اطلاق می شود که صحيح تر است گفته شود يک فرد با عملکرد بالای مبتلا به اوتيسم.

    سندروم آسپرگر:

    اوتيسم در افراد دارای رشد عادی يا رشد زياد می باشد که در آن مشکلاتزبانشناختی مشاهده شده در اوتيسم وجود ندارد.وضعيت شبه اوتيسم، اوتيسم بی قاعده يا انواع ديگر اختلالات فراگير رشد اغلب به عنوان مترادف يکديگر به کار می روند. اين تشخيص ها بدين معنا هستند که که فرد مزبور دارای تمام معيارهای اوتيسم يا سندروم آسپرگر نمی باشد، اما با اين وجود دارای مشکلاتی با ماهيت مشابه می باشد.

    اختلال فروپاشی کودکی بسيار نادر است و بدين معناست که کودک پس از سن 2 يا 3 سالگی مبتلابه اوتيسم می شود. کودک تا اين سن دارای رشد عادی است.

    چه تعدادی مبتلا به اوتيسم هستند؟

    هنوز مشخص نيست چه نسبتی از جمعيت مبتلا به اوتيسم و يکی ديگر از معلوليتهای عملکردی قرارگرفته در طيف اوتيسم می باشند. بر اساس بررسی مطالعات انجام شده در اين زمينه، می توان به تخمين های زير رسيد. هيچ بانک اطلاعاتی در مورد افراد مبتلا به بیماری اوتيسم در سوئد وجود ندارد.

    اوتيسم

    تخمين زده می شود که 1 تا 2 کودک در هر هزار کودک مبتلا به اوتيسم می باشند. اين بدان معناست که حداقل 1500 تا 3000 کودک 4 تا 17 ساله در سوئد مبتلا به اوتيسم می باشند. اين رقم درشهر استکهلم 300 تا 600 کودک است.

    تمام طيف اوتيسم

    تخمين زده می شود که تمام طيف بیماری اوتيسم 6 نفر در هر هزار نفر را تشکيل دهد. برای سوئد اين بهمعنای تقريباً 9000 کودک می باشد، در حاليکه در شهر استکهلم 1600 کودک و نوجوان در سنين 4تا 17 سال وجود دارد. ترديد بيشتری در مورد تعداد کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر وجود دارد، اماتعداد اين گروه از افراد مبتلا به اوتيسم بيشتر است.عملاً هنوز هيچ مطالعه ای در مورد تعداد بزرگسالان مبتلا به اوتيسم يا وضعيت های شبه اوتيسم انجام

    نشده است.

    مبحث قبلی همین مقاله

    مقدمه ایی بر بیماری اوتيسم ( در خود ماندگی )– قسمت اول–

    شششش

    ثبت دیدگاه

      • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
      • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
      • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    برو بالا