محل کار و برونگراها :

بسیاری از برونگراها به این نتیجه رسیده اند که می توانند در محل کار موفق تر عمل کنند.

زیرا می توانند درجا فکر کنند و تصمیم بگیرند.

وقتی از آنها سوال میپرسید بلافاصله شروع به صحبت کردن می کنند و سرانجام به جوابی می‌رسد و معمولا می توانند دیگران را به درستی در جوابشان متقاعد کنند.

محل کار و درونگراها :

لسلی مانند اغلب درونگراها تجربه متفاوتی داشت .

هرگز فراموش نمی کنم که شغل او هم برای من تا چه اندازه دشوار بود .

به نظرم همه کارکنان شرکت و از جمله آنها رئیس یک برونگرا به تمام معنا هستند.

من همیشه برای انجام کارهای گروهی زیر فشار قرار می‌گرفتم.

شرکت کردن در برنامه سیال سازی ذهنی برایم دشوار بود.

از شرکت در همایش های مربوط به فروش هم بیزار بودم و با این حال ما مدام جلسه داشتیم.

اما از اینها بدتر وقتی رئیسم سوالی می‌کرد به من آنقدر فرصت نمی‌داد که به آن فکر کنم.

وقتی فکر کنم به نظر می رسید که یا آدم احمقی هستم یا جواب سوالش را نمیدانم.

برونگراها در مقایسه با درونگراها بیشتر اجتماعی اند و احساس شخصی خود را آزادانه ابراز می‌کنند.

برونگراها خصوصی تر  عمل می کنند و این موردی است که جری درون گرا آن را به خوبی بیان می کند.

یکی از همکارانم در واحدی  که در آن کار می کردم شنیده بود که من آشپز بسیار خوبی هستم.

از این رو مرتب به من می‌گفت برای صرف شام من او را به خانه ام دعوت کنم.

سر انجام این کار را کردم.

شام خوبی تدارک دیدم.

روز بعد به همه همکاران واحد من گفت که من دستپخت بسیار خوبی دارم.

بعد از آن درباره خانه و لوازم شخصی هم حرف زد و تعریف کرد.

من عصبانی بودم .

اگر می‌خواستم دوستانم تا اینقدر درباره من بدانند آنها را به خانه ام دعوت می‌کردم و برایشان یک تور بازدید ترتیب می دادم.

همکار برونگرا از اینکه بر حسب تصادف به زندگی خصوصی جری تعرض کرده است ناراحت شد.

او ابدا قصد بدی نداشت و فکر میکردبه شکلی صادقانه سلیقه خوب جری را برای همه توضیح می‌دهد.

توجه به این نکته هم ضرورت دارد که بدانیم برون گرا ها به پهنا و درونگراها به عمق توجه دارند.

معمولاً برونگرا ها به موضوعات مختلفی علاقمند هستند اما این علاقه مندی آنه فاقد عمق است. درونگراها علایق محدودتری دارند اما درباره آن با عمق بیشتری بررسی می‌کنند وقتی سرانجام یک درونگرا را تشویق

می کنید. تا درباره علایق خودش صحبت کند ممکن است توصیفتاتش تمام نشود.

لاری و مارک به رغم تلاشی کردند تا در جشن مهمانی سالیانه شرکتی که زنانشان در آن کار می کردند شرکت نکند مجبور شدند در آن  مهمانی حضور پیدا کنند از آنجا که این دو مرد هردو درونگرا هستند. برایشان دشوار بود. در این مهمانی شرکت کنند و با حدود ۱۲۰ نفر از مهمان ها درباره موضوعات مختلف حرف بزنند. اما خوشبختانه این به این نتیجه رسیدند که درباره قایقرانی علایق مشترک دارند و در نتیجه در تمام مهمانی در این خصوص با هم صحبت کردند.