چهار بعد تیپ شخصیتی

نظام تیپ ارزیابی شخصیت مبتنی بر چهار جنبه اولیه از شخصیت انسانی است.

ما با دنیا چگونه در تعامل و تبادل می‌شویم.

انرژی خود را به کجا هدایت می کنیم.

به طور طبیعی متوجه چه اطلاعاتی می شویم.

چگونه تصمیم می گیریم

و اینکه آیا ترجیح می دهیم در شرایط سازمان یافته تری فعالیت کنیم یا استقلال بیشتر را ترجیح می دهیم.

ما این جنبه های شخصیت انسانی را بعد می نامیم ،

زیرا هر کدام را می توان به شکل یک پیوستار میان دو نهایت تصویر نمود.

روی هر یک از مقیاس ها ، شخصیت هر کس در سمتی قرار می گیرد.

ما نهایت های متضاد روی هم قیاس را ترجیحات می گوییم.

اگر شما در سمت برونگرا قرار گرفتید میگوییم برون گرایی یکی از ترجیحات شماست.

اگر در سمت درون گرایی قرار گرفتد ترجیح شما درونگرایی است.

در واقع درزندگی روزانه از هر دو سمت این مقیاس استفاده می‌کنیم.

اما شما  یک ترجیح درونی برای قرار گرفتن در یک سمت یا سمت دیگر دارید.

آیا تمرینی را که گفتیم با هر دو دست اسم تان را بنویسید به یاد دارید؟

ترجیح شما معمولا راحت تر، اتوماتیک تر و مطمئن تر است.

به این دلیل وقتی از یک ترجیح استفاده کنید موفقتر عمل می‌کنید.

اگر یک ترجیح کاملا مشخص در یک پیوستار ندارید ممکن است در فاصله اندک با مرکز خط قرار بگیرید.

اما اگر یک ترجیح شدید دارید در منتها الیه پیوستار قرار می‌گیرید.

اشخاص با ترجیحات قدرتمند که در نهایت پیوست ها قرار میگیرند هم تفاوت های کلی دارند.

در حال حاضر نگران واژه هایی که برای توصیف چهار بعد به کار برده میشود نشوید.مواقعی این واژه ها آنطور که شما تصور می‌کنید معنی نمیدهند. کمی دیرتر در مورد این ها توضیح می‌دهیم از آنجایی که هر پیوستار ترجیحات کاملاً متفاوت در دو منتها الیه خود دارد در مجموع ما با ۸ ترجیحروبه رو هستیم که هر کدام با حرف ای مشخص شده‌اند.ترکیب این حروف ۱۶ تیپ شخصیتی را مشخص میکند.

تا اینجا ممکن است برایتان سوال پیش آمده باشد که اهمیت این ۱۶ تیپ شخصیتی در چیست چرا ۱۲ یا ۲۰یا۱۱ تیپ شخصیتی نداریم جواب را باید در یک عمل ساده ریاضی جستجو نمود. اگر تمامی ترکیبات هشت حرفی را به دست آورید به عدد ۱۶ می‌رسید برای آشنایی و راحتی بیشتر این ۱۶ تیپ شخصیتی را به شکلی که ایزابل توصیه کرده در ادامه مطلب نشان داده ایم.

برون گرا E درون گرا I

اولین برد تیپ شخصیتی به این نوع چه مربوط است که ما با دنیا چگونه برخورد می‌کنیم .و انرژی مان را متوجه کجا می کنیم کارل یونگ اولین کسی بود که این دو مفهوم برونگرا و درونگرا استفاده نمود تا توضیح بدهد که ما با دنیای برون از خود و دنیای درون خود چگونه رابطه برقرار می کنیم. هر کس با توجه به طبیعت خود درونگرا یا برونگراست.