ادامه مطلب : فکر می کنید چگونه انسانی هستید

حسی ها

حسی ها از ظرفیت بالایی برای لذت بردن از زمان اکنون برخوردارند.

اغلب اوقات آنها به آنچه هست راضی هستند.

از سوی دیگر شمی ها آینده را پیش بینی می کنند و برای تغییر آمادگی دارند .

فیل که یک حسی  و جسی که یک شمی است اغلب با هم در محیط های اطراف شهر پیاده روی می کنند.

فیل عاشق این قدم زدن ها است.

  زیرا او در دل طبیعت قرار میگیرد ،او بوی درخت ها و لمس نسیم را با صورت خود دوست دارد.

آسمان آبی در معرض برگهای سبز درختان به او احساس خاصی می بخشد.

از آن گذشته او ورزش کردن را دوست دارد.

 جسی هم طبیعت را دوست دارد.

اما او در حال قدم زدن اغلب به پروژه جدید اش فکر می کند و یا درباره آن حرف می‌زند.

به طوری که در پایان قدم زدن حتی متوجه اینکه قدم زده است و یا متوجه اینکه از چه مکانهایی عبور کرده است نمی شود.

حسی ها و شمی ها  هر دو در سازمان نقش مهمی ایفا می کنند.

شمی ها طبیعتاً به امکانات و احتمالات توجه دارند، اما حسی ها به واقعیت ها و آنچه وجود دارد توجه می کنند .

این دو تیپ شخصیتی به موضوعات کاملا متفاوتی توجه دارند.

حسی ها و شمی ها دنیا را به طرز متفاوتی نگاه می‌کنند و اغلب نمی‌توانند ارزش دیدگاه و نقطه نظرهای یکدیگر را درک کنند.

جیمز که یک شمی است می گوید من اهل ایده و نظر هستم.

کاری برای لذت من  بخش تر از این نیست که با مسئله و مشکلی سر و کله بزنم و برای آن راه حلی پیدا کنم .

اشکال شر کتی که من در آن کار می کنم این است که هیچ یک از کارکنان آن و بخصوص رئیس شرکت نظر و دیدگاهی ندارد.

وارن رئیس من از پهنای نیست نمی‌تواند آن طرفتر را ببیند.

من با ایده هایی  سر وقت او میروم که می تواند آینده  شرکت را متحول سازد .

او تنها به طرح این سوال اکتفا می کند که هزینه هایش چقدر است ؟

چه مدتی وقت می‌گیرد؟

وقتی که گرفتار این کار جدید بشویم چه کسی کار فعلی تو را انجام خواهد داد.

وارن که یک حسی است مسائل را به گونه ای دیگر نگاه میکند.

او می‌گوید که شاید جیمز از من خلاق تر است اما صادقانه بگویم نمی دانم که این همه ایده را از کجا می آورد!!

البته منظورم این نیست که ایده‌های بدی دارد اما مشخصاً اغلب آنها غیر واقع بینانه هستند.

جیمز متوجه نیست که کارها چگونه انجام می‌شود اما ما به نتایج توجه داریم.

برای این که ایده ای را به رئیسم معرفی کنم باید درباره اش به قدر کافی علم و اطلاعات وجود داشته باشد.

باید تحلیل سود و زیان مشخص داشته باشد و معنای این حرف این است که من باید دارای داده های اطلاعاتی موثق باشند.

باید تاثیر اجرای هر پیشنهاد را روی شرکت پیش‌بینی کند .

لازمه این کار بررسی اصولی و حساب شده ای است و به نظر می‌رسد جیمز به این‌ها توجهی ندارد.

حسی ها هم مانند برونگراها در جامعه غربی از امتیازاتی برخوردارند .

حدود ۶۵ درصد جمعیت آمریکا حسی هستند و در این شرایط شمیها در اقلیت قرار می‌گیرند.