رمز گشایی از گونه شخصیتی (5)
  • » خودشناسی » رمز گشایی از گونه شخصیتی (5)
  • معلم ریاضی

    جوئن در جریان یک بحران شغلی به ما مراجعه کرد او در سن ۳۰ سالگی به انتهای کارش رسیده بود.

    پس از ۷ سال تدریس ریاضی در مدرسه ابتدایی به کلی خسته و کلافه شده بود.

    و حالا می‌خواست بداند که آیا اصولاً حرفه درستی را برای خود انتخاب کرده است یا نه.

    در نظر جوئن آموزگار بودن طبیعی ترین کار از همه بزرگتر بود همیشه از خواهران و برادران کوچکتر مراقبت نموده بود.

    آموزگار بودن طبیعی ترین کاری بود که او می‌توانست انجام دهد که در جمع خواهران و برادران چهار نفری از همه بزرگتر بود.

    همیشه از خواهران و برادران کوچکترش مراقبت نموده بود.

    در تمام مدت تحصیل در درس ریاضی برجسته ظاهر شده بود و به آموزش هم علاقمند بود.

    مشاوره ی غلط

    جوئن قبلا در زمینه انتخاب شغل با کسانی مشاوره کرده بود که نتیجه همه آنها یکسان بود.

    جوئن در دبیرستان و در کالج هم در تست استعدادیابی شرکت کرده بود تا از علایق توانمندی ها و ارزش های اش مطلع شود.

    در تمامی موارد مشاوران انتخاب شغل به او توصیه کرده بودند که دوره تربیت معلم را طی کند.

    و به کار آموزش روی بیاورد. در سال اول تدریس در دبستان جوئن  تحت تأثیر نظام استاندارد مدارس عمومی خسته و کلافه شده بود.

    او از این همه قاعده و مقرراتی که که او و دانش‌آموزان باید رعایت می‌کردند به تنگ آمده بود.

    اوهرگز دوست نداشت برای ۶ هفته آینده طرح درسی تهیه کند.

    معتقد بود که این کار به خلاقیت او بچه ها لطمه میزند.

    کتاب‌های درسی استاندار هم در نظر او خسته کننده بود.

    چند بار کلاس و مدرسه عوض کرد اما به این نتیجه رسیده بود که همه آنها خسته کننده هستند.

    وقتی جوئن با ما  صحبت کرد از اینکه از ما شنید  او را دیوانه ارزیابی نمی کنیم خوشحال شد.

    تنها اشکال او این بود که شغل اشتباهی را برای خود انتخاب کرده بود.

    ویژگی های جوئن

    البته همانطور که مشاوران قبلی گفته بودند جوئن ویژگی هایی داشت که برای کار تدریس بسیار مفید و مناسب بودند.

    اما برای جوئن چیزهای دیگری مانند چالش های روشنفکرانه فرصت بالا بودن توانمندیهای خود و نوآوری های خلاق نقش اساسی ایفا می‌کرد.

    که در مقام یک آموزگار درس ریاضی نمی‌توانست از آنها بهره بگیرد.

    از آن گذشته شرایط در مدرسه دولتی به شکلی بود که باید به طور کامل طبق مقررات و چارچوب جاری مدرسه کار می کرد.

    و این هم چیزی نبود که مورد پسند او باشد چالش متفکرانه فرصت‌هایی برای افزایش رقابت و نوآوری خلاقانه در کار او وجود نداشت.

     

    شششش

    ثبت دیدگاه

      • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
      • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
      • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    برو بالا