ادامه مقاله یادگیری
يادگيري برای نظام نوین جهانی * نظام آموزشي *
وقتي به عنوان يك آينده پژوه به آموزش سازمان يافتة امروز و پيامدهاي شوم آن كه درهمه جا مشهود است ، مي نگرم ترس و نگراني بي سابقه اي وجودم را فرا مي گيرد . تقريبا درسراسر دنيا ي غرب ، يادگيري برا ي فراگيران به پديده اي ناخوشايند تبديل شده است . آنها از كتاب ، كلاس و معلم بيزارند . در ايالا ت متحدة آمريكا وحشت معلم از دانش آموزان به حدي است كه گويي جنايتكارند!
نظام آموزشي در هند، كنيا و مالز ي ميراث استعمار است و با اهداف امروز آنها هيچگونه سنخيتي ندارد . پرورش آدمهاي سبك عقل بيسواد و نيز جاودانه سازي نهادها و ارزشهايي كه تماماً با فرهنگ و مسايل آنها بيگانه است .همان نظامي كه اروپائيان بنابر نيازها، شرايط و اهداف استعمارگرانة خود ابداع كردند،تقريباً در سراسر جهان رواج يافته است .
در برخي از كشورها اندكي تغيير كرده و دركشورهاي مستعمره پس از كسب استقلال تغيير چندان ي نيافته است . هدف آن نظام ، افزايشآموزش براي مرحله بعدي تكامل معرفت و پرورش خلاقيت دانش پژوهان نبود، بلكه به منظور خدمت به طبقات قدرتمند وامپرياليستهاي غربي طراحي شده بود كه فقر و فلاكت را براي ميليونها انسان به ارمغان آورد و غارت منابع آنها را به دنبال داشت .
نظام آموزشي
نظام آموزشي امروز، از دانش پژوهان مي خواهد كه آنچه را به آنان تدريس مي شود،حفظ كنند ولي اين كار باعث رشد توانايي آنها در انديشيدن ، پرسيدن ، تحقيق و يا اجرا يتحقيقات علمي نمي شود. اين نظام در رشد استعدادهاي بالقوة دانش پژوهان يا يافتن هدفهاي پرمعنا برا ي زندگي و يا حتي درك ماهيت دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم ، هيچ نقشيندارد.
در اين نظام براي دخالت فرد يا جامعه در امر توسعه جایي منظور نشده است . هدف آنتنها توليد كارگرا ن مفيد براي پيشبرد اهدا ف سرمايه داري است . خروجي آموزشگاهها،دانشگاهها و مدار س عالي جرياني از آدم واره هاي شبيه انسان است . به كساني كه مي توانند ازدژ آموز ش و كسب مدرك بگريزند، نويد شغل خوب و امكانا ت رفاهي در آرمانشهرصنعتي داده مي شود؛ يعني تمام رؤياهاي يك فرد آمريكايي !
اگر آموز ش جزو ملزومات توسعة پايدار است ، در آفريقا، آسيا و آمريكا ي لاتين چهره اي زشت و عبوس دارد و هر روز هم بدتر مي شود . نصف جمعيت اين كشورها بيسوادند و بيشتر مرد م آنها از داشتن مدرسه ، معلم و كتاب ، حتي به شكل سنتي آن هم
محرومند. و در مقايسه با امكانات وسيع دنياي غر ب كه اصلاً حرفش را هم نبايد زد . اينجوامع با بحرانها ي شديدي از قبيل آلودگي ، گرسنگي ، فقر، بيماري ، محروميت و مر گ مواجهند. تودة مردم آنها از يك سو قرباني نهادهاي كهنه و از سوي ديگر ساختارهايتكنولوژي استكباري مي شوند. قدرتمندان جوامع مذكور، با چنگ و دندان از اي ن نظام آموزشي حمايت مي كنند.
