يادگيري برای نظام نوین جهانی * آموزشي *
مراكز آموزشي آينده ، فقط همان نهادهايي خواهند بود كه با اين مفهوم سازگار شوند . ما بايد از مرز سوادآموز ي فراتر برويم مردم بايد تعامل را بياموزند.
ما بايد به مردم هر آنچه را كه از آنان انسان مي سازد، بياموزيم . انسانها با سرعتهايمختلفي ياد مي گيرند. بنابراين ، نظامها ي آموزشي فراگير ي لازم است كه بتواند با مردم ، درهر سطحي كه باشند، كار كند . منابع را نيز بايد چنا ن تخصيص دهيم كه منافع بيشينه شود .پذيرفتن نظام آموزشي نوين زمان مي برد، ولي ما مي توانيم رفتار مردم را تغيير دهيم و روشي را كه مردم به مدرسه مي روند، متحول كنيم و چنين تحولاتي در طي زمان ضروري است .
در اوضاع و احوال مدرن ، تربيت حرفه اي برا ي مشاغل بي معناست ، زيرامشاغل به تندي تغيير مي كند
. مردم ديروز حق داشتند كه ياد بدهند و ما امروز حقداريم كه ياد بگيريم ! استادان بايد پا را از مرز كلاسها ي ثابت دانشگاهي فراتر نهند و هر جايادگيري براي هزاره نوينكه لازم باشد، ياد بدهند . نظام آموزشي جاري تنها به بعضي از آحاد مردم مي رسد. اما هزارة آينده ابداع نظامهاي آموزشي جايگزين را ايجاب مي كند.
استادان بايد از ميان كساني برگزيده شوند كه بتوانند گروهها ي مختلف مردم را آموزش بدهند. نظامهاي آموزشي بسيار مقرراتي و بسته، تنها روش درس دادن نيست .
نظام آموزشي كنوني ، هم براي دانشجو و هم براي جامعه زيان بار است . نظام سنجش هم متأثر از انگيزه هاي سياسي است و هد ف آ ن جداكردن كساني است كه به منابع دسترسيدارند از كساني كه ندارند.
برنامة آموزشي بايد از نو و به گونه اي طراحي شود كه دانش آموز مطمئن باشد در تمامعمر به آموزش دسترسي دارد و اينكه آزمون يا سنجش [ آموخته ها ] پايان راه نيست . اينبرنامه بايد بر شالودة نيازها و آرمانها ي اجتماعي استوار باشد . امروز دانش پژوهان ،
داده هاي استاندارد شده اي را مي گيرند كه صرفاً برا ي نشستن پشت ميز آزمون يا سنجشكفايت مي كند. آزمونهاي استاندارد شده و اجبار ي، معيار هوش يا دانش كسبشده نيست .
من يك ساعت از وق ت خود را با داوطل ب متقاضي ورود ب ه دانشگاه مي گذرانم تا درياب مكه در زندگي چه هدفهايي را پ ي مي گيرد و آنچه در زندگي مي جويد، چيست . اين روشرتبه بندي من است . گروه از م ن نمر ة قبول ي مي گيرد و اغل ب پروژه اي رامي پذيرد . چنين كه مي كنم ، رفتار درست در گروه پديد مي آيد؛ و د يگر اعضا با يكديگررقابت نمي كنند.
يادگيري براي نظام نوين جهاني
نظام آموزشي كنوني از پرور ش دانش آموختگان شايسته ناتوان است و روش مندانش آموختگان برتري بار مي آورد. آنكه امروز تحصيل خود را به پايان مي برد، بايد بارها و بارها باز آموزي شود تا با فضا ي متغير اجتماعي و تكنولوژيك جفت و جور شود.
هند، بيش از بسيار ي كشورهاي ديگر، نيازمند اصلا ح نگرش آموزشي خويش است .روزگار ما ره يافتها ي متفاوتي مي خواهد . بي آنكه دغدغة بهسازي زيرساخت وظيفه ايدانشگاه را از ياد ببريم ، بايد بر پي ريزي جامعه اي معنوي و اخلا قي متمركز شويم كه به سنّتگفتگوي مسؤولانه و تفاهم متقابل پايبند باشد . ما بايد در جهت پي ريزي جامعه اي متعهد بهاخلاق بكوشيم كه بنياد آ ن بر پژوهش براي حقيقتي استوار باشد كه آزادمان مي كند وچراغي پيش پايمان بر مي افروزد تا ياريگر شايستة همسازي و خوشبختي اجتماعي باشيم . درچنين جامعه اي است كه آموزش تعالي مي يابد و به ابزاري براي شكل دادن به شخصيت افرادتبديل مي شود.
