سطحي خواني براي بدست آوردن مفهوم اصلي پاراگراف بدون توجه به جزئيات است توانايي تشخيص مقصود اصلي از نوشتن پاراگراف يكي از مفيد ترين مهارتهاي خواندن است كه خواننده بايد در آن پيشرفت كند
خواندن پاراگرافها همراه با درك آنها هدف نهايي خواندن است . خواندن و فهم كلمات و جملات مهارتهاي لازم هستند كه سرانجام به خواندن پاراگراف منتهي مي شوند به علاوه خواننده احتمالااهداف متفاوتي از خواندن پاراگراف دارد سه هدف عمده براي خواندن پاراگراف وجود دارد.
- به منظور ايده اصلي يا مركزي پاراگرافي را مي توان خواند كه اين را گذر خواني يا سطحي خواني مي نامند .
- پاراگراف ممكن است براي دريافت اطلاعات مخصوصي خوانده شود اين خواندن پژوهشي مي نامند.
- جهت اطلاعات جزيي و درك كامل ممكن است خوانده شود كه آن را دقيق خواني مي نامند.
سطحي خواني يك پروسه آزمايش و خطاست خواننده بايد بداند به كجاي صفحه چاپ شده براي انتخاب اطلاعات درست نگاه كند .
سطحي خواني فني به منظور بهينه سازي سرعت خواندن هست از آن براي خواندن كار آمد موثر استفاده مي شوديا اولين قدم مطالعه متن و بدست آوردن مفهوم عام آن جهت فهم بهتر جزئيات عبارت مورد استفاده قرار مي گيرد .
گذشته از اين كه چه هدفي هست سطحي خواني دو مرحله دارد .
الف ) چشم انداختن به مطالب به منظور يافتن چيزي كه قابل جستجو و جايي كه قابل نگاه كردن است .
ب ) خواندن مطلب به منظور فهميدن روش سازماندهي مفاهيم .
شيوه سطحي خواني
سطحي خواني عملي قدم به قدم با طرز عمل معين است خواننده بايد بداند در جستجوي چه مي باشد و چگونه اطلاعات را جستجو نمايد مراحل زير براي كمك به خوانندگان جهت بدست آوردن مفهوم عمومي متن پيشنهاد مي شود .
- خواننده بايد هدفي در سطحي خواني داشته باشد چرا دارد مي خواند و چه چيز را مي خواند ؟ در خواندن اگر او هدفش را روشن كند خواهد دانست كجا را نگاه كند و چه چيز را جستجو كند در نتيجه خيلي سريع تر مي تواند بخواند.
- خواننده به عنوان متن بايد نگاه كند و بكوشد در مورد معنايش فكر كند و روي كلمات اصلي عنوان مكث نمايد « « « تيتر» مفهوم اساسي يا اصلي متن منتخب است .
- خواننده بايد فقط مقداري از پاراگراف را كه براي دستيابي به مفهوم اصلي لازم است بخواند احتمالاخواندن اولين و آخرين جمله هر پاراگراف .
- او بايد به دنبال ابزارهاي ترسيمي نظير تصاوير ، نقشه ها ، عكسها ، نقاشيها ، و نمودارها بگردد . آنها اطلاعات بيشتري نسبت به متون نوشتاري ارائه مي كند .
-
او بايد هدف نويسنده را در نوشته اش بفهمد منظور نويسنده را ؟ الگوي فكري ؟
- خواننده ضرورتا مي كوشد تا حقايق پاراگراف رابفهمد آيا نويسنده ايده هاي خود را به ترتيب زماني به صورت منطقي يا به گونه آماري بيان كرده است ؟ آيا مطالب در يك سازماندهي منظم « يك ، دو » مرتب شده اند .
- خواننده بايد روي يافتن و پيگيري مفهوم اساسي نويسنده دقت داشته باشد و نبايد به حفظ جزئيات نظير تاريخهاي جزيي ، ليست اسامي ، شماره ها و اطلاعات ديگر شبيه به اينها مبادرت ورزد .
بايد كلمات راكليدي بخواند و از بقيه سطحي رد شود و كوشش كند معاني كلماتي را كه نمي داند حدس بزند اگر كلمه اي را كه نمي فهمد نبايد توقف كند و مجددا بخواند ، خواندن را هر چه قدر مي تواند به سرعت ادامه دهد ولي نه آنقدر سريع كه حتي به طور سطحي از لب مطلب هم بگذرد.
